کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

قصری ساخته بودم برایت

از جادویی ترین شاخه های گل سرخ

اما تو ، به لطافت یک تراکتور

از روی آن گذشتی !!!!

نمی دانم چرا بهترین لحظه های جوانی...

در فکر وخیال هدر می رود ؟

در التهاب یافتن راهی

برای گفتن یک جمله به آن که دوستش می داری

که "ناخواسته عاشقت شده ام !!!!"

کار دیگری از دستم بر نمی آید...

 

 

نمی گم خطا نکردم

همه گفتن بی وفایی ولی اعتنا نکردم...!

راهی سفر شدی تو

من دلم می خواست بمونی...

می دونم دوستم نداری ، حتی قدر یه قناری

ولی عاشقم هنوزم ، بدون اشتباه نکردم...

 

 

آنگاه که غرور کسی را له می کنی ، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی ،

آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی ، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،

آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی ،

آنگاه که خدا را می بینی و بنده ی خدا را نادیده می گیری...

می خواهم بدانم...!!؟؟

دستانت را به سوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی ؟؟

به سوی کدام قبله نماز می گزاری که دیگران نگزارده اند ؟؟

 

 

ای خدای تنهایان و بی کسان و بی مونسان ،

ای مخاطب آشنای دردهای نگفتنی ،

اگر بناست بسوزیم ، طاقتمان ده .

ای محبوب جاودانی !

اگر نبود عطر حضور تو ، در تعفن این لاشه های مردار چگونه تاب می آوردیم ،

و اگر نبود گرمای دست های تو ، در این سرمای بی کسی چگونه سر می کردیم ؟

ای معشوق ازلی !

عموم آدمیان علی الخصوص مدعیان عاشقی ، در مقوله عشق عوامند .

الفبای سخت دوست داشتن را به ما بیاموز !

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
علی چهارشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:16 ب.ظ

سلام سارا خانم
ضمن تبریک سال نو
ایشالا اون خدای خوب و مهربونی که اینقدر خوشگل باهاش حرف زدی همه مونو تو زندگی مثل گذشته و بیشتر از اون کمک و یاری کنه و کاری کنه که حضورشو بیشتر حس کنیم.
سال مبارک و بسیار خوشی رو برات آرزو می کنم
امیدوارم اتفاقای خیلی قشنگی برات تو این سال بیفته که تغییرات مهمی تو زندگیت ایجاد کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد