کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

نگاه


نگاهم که کنی....
روی برنخواهم تافت
نگاهت خواهم کرد
و به چشمانت لبخند خواهم زد
تو
با رد کردن دستان مشتاق من
به من اموختی
هیچ گاه دستفروش عشق نباشم
چه کنم که قلبم کمی فقط
کند ذهن است.!!!

ت.ساحل

برای خودت دعا کن

زنده بمون!
 شب ها زود بخواب. صبح ها زودتر بیدار شو. ..
نرمش کن. بدو. کم غذا بخور. زیر بارون راه برو.
گلوله برفی درست کن. هر چند وقت یک بار نقاشی بکش. در حمام آواز بخوان و کمی آب بازی کن.
سفید بپوش. آب نبات چوبی لیس بزن. بستنی قیفی بخور.
 به کوچکتر ها سلام کن. شعر بخون. نامه ی کوتاه بنویس. زیر جمله های خوبی که تو کتاب ها هست خط بکش.
به دوست های قدیمیت تلفن بزن.
شنا کن. هفت تا سنگ تو آب بنداز و هفت تا آرزو بکن.
خواب ببین. چای بخور و برای دیگران چای دم کن. جوراب های رنگی بپوش.
مادرت رو بغل کن. مادرت رو ببوس. به پدرت احترام بذار و حرفاش رو گوش کن.
 دنبال بازی کن. اگر نشد وسطی بازی کن .
به برگ درخت ها دقت کن. به بال پروانه ها دقت کن. قاصدک ها رو بگیر و فوت کن.
 خواب ببین. از خواب های بد بپر و آب بخور.
به باغ وحش برو. چرخ و فلک سوار شو. پشمک بخور. کوه برو. هرجا خسته شدی یک کم دیگه هم ادامه بده. خواب هات رو تعریف نکن.
 خواب هات رو بنویس بخند. چشم هات رو روی هم بگذار.
 شیرینی بخر. با بچه ها توپ بازی کن.
برای خودت برنامه بریز. قبل از خواب موهات رو شانه کن. به سر خودت دستی بکش. خودت رو دوست داشته باش. برای خودت دعا کن!
برای خودت دعا کن که آرام باشی.
 وقتی توفان می آید، تو همچنان آرام باشی.
 تا توفان از آرامش تو آرام بگیرد.
برای خودت دعا کن تا صبور باشی؛ آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمون کنار بروند و خورشید دوباره بتابد.
 برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی. بتوانی هم صحبتش باشی و صبح ها برایش نان تازه بگیری.
برای خودت دعا کن که سر سفره ی خورشید بنشینی و چای آسمانی بنوشی.
برای خودت دعا کن تا همه ی شب هایت ماه داشته باشد؛ چون در تاریکی محض راه رفتن خیلی خطرناک است. ماه چراغ کوچکی است که روشن شده تا جلوی پایت را ببینی.
 برای خودت دعا کن تا همیشه جلوی پایت را ببینی؛ آخه راهی را که باید بروی خیلی طولانی است. خیلی چاله چوله دارد؛ دام های زیادی در آن پهن شده است و باریکه های خطرناکی دارد؛ پر از گردنه های حیران و سنگلاخ های برف گیراست.
برای خودت دعا کن تا پاهایت خسته نشوند و بتوانی راه بیایی. چون هر جای راه بایستی مرده ای و مرگی که شکل نفس نکشیدن به سراغ آدمبیاید، خیلی دردناک است.
هیچ وقت خودت را به مردن نزن! برای خودت دعا کن که زنده بمانی.
 زنده ماندن چند راه حل ساده دارد! برای اینکه زنده بمانی نباید بگذاری که هیچ وقت بیشتر از اندازه ای که نیاز داری بخوابی.
باید همیشه با خدا در تماس باشی تا به تو بیداری بدهد. بیداری هایی آمیخته با روشنایی، صدا، نور، حرکت. تو باید از خداوند شادمانی طلب کنی. همیشه سهمت را بخواه و بیشتر از آنچه که به تو شادمانی ارزانی می شود در دنیا شادمانی بیافرین تا دیگران همسهمشان را بگیرند.
برای اینکه زنده بمانی باید درست نفس بکشی و نگذاری هیچ چیز ی سینه ات راآلوده کند. برای اینکه زنده بمانی باید حواست به قلبت باشد.
هرچند وقت یکبار قلبت را به فرشته ها نشان بده و از آنها بخواه قلبت رامعاینه کنند.
دریچه هایش را، ورودی ها و خروجی هایش را و ببینند بهاندازه ی کافی ذخیره شادمانی در قلبت داری یا نه!! اگر ذخیره ی شادمانی هایت دارد تمام می شود باید بروی پشت پنجره و بهآسمان نگاه کنی. آنقدر منتظر بمان و به آسمان نگاه کن تا بالاخره خداوند از آنجا رد بشود؛ آن وقت صدایش کن؛ به نام صدایش کن؛ او حتماً برمی گردد و به تو نگاه می کند و از تو میپرسد که چه می خواهی؟؟! تو صریح و ساده و رک بگو. هر چیزی که می خواهی از خدا بخواه. خدا هیچ چیز خوبی را از تو دریغ نمی کند. شادمان باش. او به تو زندگی بخشیده است و کمکت می کند که زنده بمانی. از او کمک بگیر. از او بخواه به تو نفس، پشمک، چرخ و فلک، قدم زدن، کوه، سنگ، دریا، شعر، درخت... تاب، بستنی، سجاده، اشک، حوض، شنا، راه، توپ، دوچرخه، دست، آلبالو، لبخند، دویدن و ...عشق... بدهد. آن وقت قدر همه ی اینها را بدان و آن قدر زندگیت را ادامه بده که زندگی از این که تو زنده هستی به خودش ببالد!! دیگران را فراموش نکن

من کدومشونم؟تو کدومشونی؟

من کدومشونم؟ 

 

 

 

 

اینها همه شکل هم هستند. هر کدوم به یک دلیلی با بقیه متفاوت شدن.... حالا ببینیم ما کدوم یک یاز اینهائیم؟  

خوشحال؟  

ناراحت؟ 

شاد؟ 

غمگین؟ 

عصبانی؟ 

اروم؟ 

متفکر؟ 

بیخیال؟ 

چطوری هستیم؟ 

بعدش چطوری میشیم؟ و خودمون دوست داریم چطوری باشیم؟ 

اگه شکلی که برامون شیدن رو پاک کنند دوست داریم چه شکلی باشیم؟؟؟ 

 

 

 

فکر کنم من قاطی کردم.

فال من....

میخوام برای خودم فال بگیرم. برای خودم و هرچی ارزو دارم... 

خوب که فکر میکنم هیچ ارزوئی ندارم جز اینکه هرچی خیره خدا خودش برای همه رقم بزنه. 

میخوام فال بگیرم فقط برا یاینکه بدونم یه کاری برا یخودم کردم. 

خود جونم... دوستت دارم. 

 

 

 

 

بمیرم اگه دروغ بگم.. این اومد:

ادامه مطلب ...

یک شب،سرما،یک مسافر...بدون تو

ساحل فراموشی

گاهی میتواند سرما همگرم باشد.... گاهی میتوان چیزی را که از تو جدا نیست را فراموش کنی... مثل آن لحظه که فک رمیکنی نفس کشیدن را فراموش کرده ای اما نفس میکشی... و گاهی هم نفس کشیدن را فراموش کرده ای و دیگر نفس نمیکشی......

ادامه مطلب ...

یه کمی هم خوشحال باشم....

سلام 

گفتم یه کمی هم خوشحال باشم و شاد بنویسم... ولی فقط یه کم ها... باز پس فردا دلم میگیره و میشه همون روزای قبلی... پس اگه میخونین بد عادت نشین خواهشا.. خوب؟؟؟؟

ادامه مطلب ...

...

این مطلب، نوشتهای کوتاه و در عین حال جذاب است که دالایی لاما  تنظیم کرده است. بخوانید و سرخوش گردید.
 خواندن و اندیشیدن در این مطلب بیش
تر از یکی دو دقیقه وقت نمیگیرد. این پیام را وانگذارید.

 متن باید حداکثر ظرف 96 ساعت از دستان شما به دیگری برسد. در آن صورت، شما خبری بس خوش دریافت خواهید کرد. این قانون برای همگان صادق است؛ با هر دین و مذهب و طرز فکری؛ حتی اگر شما اصلاً خرافاتی نباشید و به این حرفها دل ندهید.

1-  به خاطر داشته باش که عشقهای سترگ ودستاوردهای عظیم، به خطر کردنها و ریسکهای بزرگ محتاجاند.

2-   وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده.

3- این سه میم را از همواره دنبال کن:

* محبت و احترام به خود را
* محبت به همگان را
* مسؤولیت
پذیری در برابر کارهایی که کردهای

4- به خاطر داشته باش دست نیافتن به آنچه می
جویی، گاه اقبالی بزرگ است.

5- اگر می
خواهی قواعد بازی  را عوض کنی، نخست قواعد را فرابگیر.

6- به خاطر یک مشاجره
ی کوچک، ارتباطی بزرگ را از دست نده.

7-  وقتی دانستی که خطایی مرتکب شده
ای، گامهایی را پیاپی برای جبران آن خطا بردار.

8-  بخشی از هر روز خود را به تنهایی گذران.

9-  چشمان خود را نسبت به تغییرات بگشا، اما ارزش
های خود را بهسادگی در برابر آنها فرومگذار.

10-  به خاطر داشته باش که گاه سکوت بهترین پاسخ است.

11-  شرافتمندانه بزی؛ تا هرگاه بیش
تر عمر کردی، با یادآوری  زندگی خویش دوباره شادی را تجربه کنی.

12-  زیرساخت زندگی شما، وجود جوی از محبت و عشق در محیط خانه و خانواده است.

13-  در مواقعی که با محبوب خویش ماجرا می
کنی و از او گله داری، تنها به موضوعات کنونی بپرداز و سراغی از گلایههای قدیم نگیر.

14-   دانش خود را با دیگران در میان بگذار. این تنها راه جاودانگی است.

15-  با دنیا و زندگیِ زمینی بر سر مهر باش.

16-  سالی یک بار به جایی برو که تا کنون هرگز نرفته
ای.

17-  بدان که بهترین ارتباط، آن است که عشق شما به هم، از نیاز شما به هم سبقت گیرد.

18-  وقتی می خواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه چیز را از دست داده
ای که چنین موفقیتی را به دست آوردهای.

19-  در عشق و آشپزی، جسورانه دل را به دریا بزن.
 

من،امروز،خدا

امروز انگار آسمان با من مهربان تر بود.... 

آسمان که نه... همه دنیا مهربان شده بود. میگفتی که خدا جهان را برای من آفریده است... برای منی که تا دیروز هیچ امیدی به هیچ چیز نداشتم. برای من یکه انگار تمام دنیا تنها قیر سیاهی بود که به دست و پایم میچسبید و مرا از ماندن در آن بیزار میکرد.... 

نور خورشید با اینکه کمرنگ بود اما لبخند مهربانی داشت و ابر ها با اینکه نمیباریدند اما دلشان میخواست همه درختان را در آغوش بگیرند. انگار لذت لمس تن عریان درختان در تک تک مولکول های آبشان میدرخشید..... 

امروز انگار خدا هم نزدیک تر . خدا هم میخوبه من سلام کند... خدا ئی که تا دیروز حس میکردم زندانبان این تن تنهای من است.... 

خلاصه امروز یکی از روز های من و خدا و طبیعت بود. حتی در پشت همین پنجره خالی....

ارجمند

نگو سرده داره خورشید در میاد
نگو تاریکه شب غم سر میاد
 
نگو از تنها شدن دلم شکسته
تنها نیستی اون بالا خدا نشسته

نگو ابره که تو آسمون می تازه
آسمونه رو به قبله بازه بازه

تو میگی فردا ندارم
کسی فردا رو ندیده

من میگم فردا پر از
روشنیه نور امیده

دل صاف مثل شیشه
تو میگی پیدا نمیشه

من میگم زنده به عشقه
دل صاف مثل شیشه

ای کاش می دانستی

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم سکوت را فراموش می کردی


......

ادامه مطلب ...