کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

دوستت دارم...

دوستت دارم

دوستت دارم....

دوستت دارم.... وقتی صبح چشمو باز میکنم و با نوک انگشتام پوست گرم صورتتو لمس میکنم. 

دوستت دارم.... وقتی توی آینه تو چشات خیره میشم و میبینم که خدا چطور با دقت نقاشیت کرده 

دوستت دارم... وقتی پابه پات راه میرم و کنارت قدم میزنم و نفس هاتو حس میکنم که همه زندگیم شده.. 

دوستت دارم... وقتی هر لحظه باهامی تا باشم کنارمی که تنها نباشم پیشمی که دلگرم باشم.. 

دوستت دارم... وقتی خسته ام سرمو رو شونت خم میکنم و زانو هاتو بغل میکنم تا سرمای تنهائیمو حس نکنم 

دوستت دارم... وقتی با دستات اشکامو پاک میکنی و نمیذاری کسی بدونه که چقد دلتنگم 

دوستت دارم.... که تو تاریکی شب هام سرتو میذاری رو بالشم و با نفس هات برام لالائی میخونی. 

دوستت دارم که همیشه باهامی... تو خواب. تو بیداری. تو تنهائی..توی همه جائی که هستم پیشمی.... چطور دلم میاد اینقد بیرحمانه از جدائی حرف بزنم؟؟؟؟؟؟

نظرات 2 + ارسال نظر
ساسان جمعه 15 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:37 ب.ظ http://omidrezasasanfar.blogsky.com

مطلب تاثیر گذاری نوشتید اهمیت به خود به دور از خودخواهی
ممنونم
خیلی جالب بود ادامه بدید لطفا

مرسی آقای مهندس. شما لطف دارین.....

lhgdsds جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:22 ب.ظ

gfygfyuuuu

از متنت درصد دوست داشتنت مشخصه....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد