کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

هجوم خاطره ها

نگاه که میکنم
خاطره هایم نمیگذارند چیز دیگری ببینم
جز تو
جز شب
جز قدم های شمرده شمرده در شمارش ثانیه های با تو بودن
هم قدم میشوم با خاطرات مشترکمان
مشترک نیست
من این سوی نگاه
و تو....
نمیدانم
شاید حتی نگاهت هم با من نبود
در دفتر خاطره های نیلوفریمان....
ت.د
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد